بوسه اي بر دست مادر

مي خواهم امروز به يمن روز مادر متني بنگارم با عنوان بوسه اي بر دست مادر.

ميخواهم بنگارم اما در انديشه ام كه چه بنگارم؟

آيا بر كتاب عظمت و والائي مادر، ميتوان پيش گفتاري نوشت؟

آيا درباره مهر مادر، قدرت و گستاخي مقدمه نوشتن در من هست؟

مگر مقدمه بر مقدمه نوشتن ممكن تواند بود؟

آيا مقدمه بنويسم درباره مقام مادر كه خود مقدمه وجود فرزند است؟

مقدمه براي مهرباني كه خود سرامد مهربان هاست و مقدمه ي بارز عواطف بشريست؟

مگر مهرمادر وديعه ي بزرگ الهي نيست؟

اگر هست، من بي مايه كه باشم كه بر عنايت و لطف الهي مقدمه بنويسم؟

هر وقت معنا و مفهوم مهر، عاطفه،ايثار،بزرگي،فداكاري،پروانگي،عشق،شرف و بزرگواري و از جان مايه گذاشتن را به درستي دانستيم، آنگاه شايد بتوانيم كتابي بپردازيم به عظمت و والايي وجود مادر.

نويسنده نيستم . اما نويسنده يي كه از توصيف ويژگي هاي يك " گل" عاجز است چگونه مي تواند كه از " گلخانه ي آفرينش " دم بزند؟

به راستي در من اين استعداد نيست كه عمق وژرفاي يك قطره اشك مقدس مادر را در شب هاي بيماري و در روزهاي بي كسي ام تفسير كنم؟

آغوش او گرم ترين و آرامش بخش ترين آغوش هاي بشري است كه خداوند مادر آفرين، آفريده است.

سخاوت صد هزاران "حاتم طايي" قطره اي از اقيانوس ايثار و سخاي مادراست.

او هر دم كه نفس ميزند، از نفسش عطر عشق  و بوي مهر بر مي خيزد و به قولي مادر است كه با يكدست گاهواره ي فرزند و با دست دگر جهان را تكان مي دهد.

شايد من كه مادر هستم  چون مادران ديگر معجون و آيتي از رحمت واسعه ي الهي و موجودي ناشناخته نباشم. اما شايد من و امثال من كه نمونه ي محبت نيستيم موارد استثنا باشيم . زيرا همانگونه كه با يك گل بهار نمي شود ، چند گل پژمرده نيز نمايانگر خزان نيست.

به هر روي پس از آنكه مادر و عظمت هاي او را شناختيم، بايستي در برابر عظمت پروردگاري پيشاني سپاس بر خاك بسائيم كه صورت چنين موجود هنگامه گري را بر پرده ي آفرينش نقش زد كه زبان از توصيفش عاجزست و اگر چنين عجزي را باور داشته باشيم ، بنگريد كه چه مايه عجز در ما براي توصيف آفريدگار مادر است و چه نامتناهيست پروردگارمادر و در چنين مقامي است كه بنده با همه ي گناهانش خود را به سايه ي بخشايش او مي كشد زيرا اگر بپذيريم كه مادر مظهر رحمت است چه گونه تواند بود رحمت بي منتهاي مادر آفرين؟

خداوندا!! تو به من مهربانترين، كريم ترين مادر را عنايت فرمودي . بدان پايه كه زبان سپاس ندارم  و اينك با الحاح از تو ميخواهم اين توان و نيرو را به من نيز عطا فرمايي تا براي فرزندانم مهربان ترين و كريم ترين مادر باشم. تا آنها نيز مرا آنگونه بستايند كه من مادرم را مي ستايم.

"عاشق بي توشه"

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 11 فروردين 1395برچسب:بوسه اي بر دست مادر،, | 15:32 | نویسنده : اسدي |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.